فهرست مطالبی که از مطالعات علامه مولف قدس سره به امر مولف توسط دیگران مکتوب شده است
-
مطالبي از كتاب تنبيه الامّة و تنزيه الملّة
-
مبدأ تنزّل مسلمين و تفوّق ملل مسيحيه بر آنان ، اسارت مسلمين در تحت حكومت استعباديّة موروثه از معاويه بوده است
-
آية مباركه وشاورهم في الامر دلالت بر مكلّف بودن پيامبر بمشورت با عقلاء مي‌كند و سيرة حضرت رسول مشورت با اصحاب بوده است
-
خطبة أميرالمؤمنين در بيان حقوق والي بر رعيّت و رعيّت بر والي و اشارة به لزوم مشورت
-
سيد الشّهداء عليه السّلام : والله ما الامام الا القائم بالقسط الحاكم بالكتاب ...
-
گذشت آن زماني كه مردم ايران چشم و گوش بسته لعن بر قائل بوحدت واجب الوجود داشتند
-
استبداد كنائس و مسيحيّت سبب انكار دين و اصول و حدانيّت و نبوّت و رجوع به ماديگري شد
-
اروپا از قيود دين خود را رهانيد آزاد گرديد ولي مسلمانان تعاليم يگانه پرستي و آزادي بخش اسلام را كنار گذاردند در بند عبوديّت گرفتار شدند
-
در زيارت غديريّه آمده است : و انت القاسم بالسويّه و العادل في الرّعية
-
قانون در مرحلة اجرا نسبت به مصاديق بدون تفاوت اجرا شود (مساوات در قانون)
-
مساوات همانست كه علي عليه السّلام اجراء قصاص را نسبت به عبيدالله بن عمر درخواست نمود و در حقّ قاتل خودش فرمود يك ضربه بيشتر به او نزنيد و مثله‌اش ننمائيد و كسي غير از او را نكشيد
-
عموم ملّت حقّ مراقبت و نظارت دارند و از باب منع از تجاوزات در نهي از منكر مندرج است
-
از باب احتياط، اذن مجتهد نافذ الحكومة يا مجتهدين عظام براي تصحيح و تنفيذ آراء صادره لازم است
-
گفتار عدم مشروعيّت اكثريّت آراء و بدعت بودن آن مغالطه و خطابيست
-
با مشورت سعد بن عباده و سعد بن معاذ ، پيامبر صلح نامه با بعضي از قبائل را در جنگ احزاب امضاء نفرمود
-
كلامي از بعضي ايرانيان مقيم اسلامبول به آية الله آخوند ملا محمّد كاظم خراساني
-
نتائج شنيع تحصيل علم بغرض دنيا طلبي تيغ دادن در كف زنگي مست به كه آيد علم نادان را بدست
-
در باب اختلاف اخذ بطرف راجح اخذ به اكثريّت معيّن و چاره منحصر است
-
شرائط اهل مشورت : علميّت كامله ، بيغرضي و بي طمعي ، غيرت كامله و خيرخواهي
-
شرّ الناس من باع دينه بدنيا غيره
-
مطالبي راجع به خراج از معصوم عليه السّلام
-
وقايع سال چهار هجري و جريان يهود بني النضير
-
بعد از تصحيح امر خراج و تطبيق آن بر سيرة مقدسة نبويّه اداء آن بر هر مسلمان واجب است
-
لزوم اهتمام به اداء حقوق واجبه كه در شريعت مطهره حفظاً للنّظام و صيانة لحوزة الاسلام تشريع شده
-
مقداري از خطبة أميرالمؤمنين عليه السّلام كه در صفين انشاء فرمودند
-
مهمتر از همه تقسيم كارهاست بر اساس استعدادها ، الناس معادن كمعادن الذهب و الفضّة
-
آيه‌اي كه در آن كلمة استنباط آمده و مراد آن
-
حفظ نظام و سياست امور امّت واجب حسبي است
-
بيان طبقات مختلف رعيّت در فرمان أميرالمؤمنين عليه السّلام بمالك اشتر
-
سزاوار است كه مراجع شرعيّه و سياسية بمطالعة اين فرمان مواظبت داشته باشند
-
اروپائيان اين فرمان را ترجمه و در استنباط قوانين سرمشق خود ساخته‌اند
-
در صدر اسلام و پيش از فتوحات، توزيع ماليات بر مسلمانان ذميّهاي صاحب مكنت بود
-
تقسيم قوا در دستور أميرالمؤمنين بمالك اشتر بيان شده
-
از قواي ملعونه بعد از جهالت ملّت، استبداد ديني است كه از مراتب شرك است
-
اصل اختراع استبداد ديني در اسلام از بدع معاويه است
-
استبداد ديني موروث از عمروعاص و ابوموسي با استبداد سياسي موروث از معاويه متقوم بهم مي‌باشند
-
قسمتي از فرمان حضرت به مالك راجع به خاصّة از رعيّت و عامّة از رعيّت و خوبي آنها
-
كلام أميرالمؤمنين علي عليه السّلام راجع به عبرت گرفتن از گذشتگان
-
از قواي ملعونه قوّة ارهاب و تخويف و تعذيب است
-
مفاد جملة يعرف الرجال بالحق لا الحق بالرجال ، از مستقلات عقليّه است
-
الملك يبقي مع الكفر و لايبقي مع الظلم
-
از حكمتهاي تشريع جمعه و جماعات و احكام ديگر استحكام اتحاد و الفت و دفع و رفع منافرت است
-
قل هو القادر علي أن يبعث عليكم عذاباً و حديثي راجع به آية (آية از سورة الانعام)
-
جغد ساكن خرابه به ديگري گفت : گر مَلِك اين است و همين روزگار زين ده ويران دهمت صدهزار
-
اشاره به رؤياي آية الله حاجي ميرزا حسين طهراني راجع به همين رساله
-
خطبة امام حسين عليه السّلام براي اصحاب خود و اصحاب حرّ ...
-
چاره ، كندنِ ريشة ناپاك شاه‌پرستي است
-
مطالبي از ترجمة قانون اساسي در اسلام مودودي
-
افلاطون حكومت را به استبداد ، مشروطه ، جمهوري تقسيم مي‌كرد
شعر : بيا قوي شو اگر راحت جهان طلبي كه در نظام طبيعت ضعيف پامال است
-
شعر : بگذار غم و بلا فزون گردد تا كاخ فساد واژگون گردد
-
سازمان سيا خيلي از كودتاهاي جهان را مخفيانه رهبري مي‌كند
-
چون ملّت فرانسه بيدار و ناظر بر اعمال حاكمان خود نبودند فرانسه آن فجايع را نسبت به الجزايز انجام داد ، و به همين علّت رئيس جمهور آرژانتين تبديل به يك ديكتاتور شد ، بخلاف كشور كاستاريكا
-
كِنِدي مشكل آوارگان فلسطين را بي‌مسكني و فقر قلمداد كرد
-
اگر أئمّه عليهم السّلام خانه‌نشين و زنداني و در فشار نبودند غاصبان خلافت نمي توانستند روز خوش داشته باشند
-
اشعار شاعر در مقابل وليد و كارهاي خلاف شرع او بسبب خوشحالي از اين اشعار
-
قانون اساسي غير مدون چيز عجيب و غريبي نيست كه دنيا بخود نديده باشد
-
پيامبر فرموده است : لا طاعة لمن عصي الله لا طاعة لمخلوق في معصية الخالق
-
اين دستورها يگانه شرطي كه دارد اينست كه واليان تابع احكام خدا و رسول بوده باشند
-
چند فتوي از عمر كه خلاف رويّة پيامبر بوده است
-
وِتو ( VETO) در اصل لغت بمعناي «من مخالفم» مي‌باشد
-
در دو مورد خليفه بر خلاف عقيدة اهل حلّ و عقد تصميم گرفت
-
اسلام كثرت عدد را ميزان حق و باطل نمي‌داند
-
اسلام به يك نيروي حكومتي احتياج دارد تا منكراتي كه با مواعظ قرآن از بين نمي‌رود با زور حكومت از بين برود
-
پيامبر فرمود : بخدا سوگند ما اين امر را به كسي كه دنبالش افتاده و يا حريص بر آن است نخواهيم داد . بر اين اساس اسلام كانديدا و تبليغات آنها را قبول ندارد اينها عملكرد دُوَل شيطاني است
-
حكومت أميرالمؤمنين با پادشاهي يا رئيس جمهوري و يا نخست وزيري فرق فاحش دارد زيرا او مسئول تمام كارهاي دستگاه حكومتي خود بود
-
خليفه در برابر تمام ملّت دربارة كارهايش مسئول بود شخصاً با تمام ملّت ارتباط داشته و مردم هم با او
-
اسلام با حزبيّت و دسته بندي كه هر كس در هر حال فقط پيرو حزب خود چه حق و چه ناحق باشد سازش ندارد
-
اگر امروز بخواهيم بهمان روش حكومتي كه مطلوب اسلام است برگرديم بايد ابتداء چهار حكم اساسي را انجام بدهيم
-
دو آيه و چهار حديث راجع به اينكه چه كسي سزاوار پست و مسئوليت است چه كسي سزاوار نيست
-
در اردوگاه كمونيسم مسلمانان را يكسره نابود مي‌كنند از كارتها و كوپن‌ها كه از ضروريّات زندگي آنجاست محرومند
-
اگر كسي از تابعيّت مملكت كفر دست برنداشته و هجرت نكرده باشد از اهل مملكت اسلام شمرده نمي‌شود
-
اهل ذمّه حق تصدّي شؤون مهمّ دولتي را ندارند شاهد بر اين مطلب عملكرد پيامبر و خلفاء مي‌باشد
-
مشكلي را كه از راه وجود اقليت از غير معتقدها بميان دولتها پيش مي‌آيد (كه در اسلام همان اهل ذمّه هستند) اسلام بهتر از هر سيستم ديگري در جهان با روش آسان و عادلانه حل كرده است
-
نظر اسلام راجع به اهل ذمّه و عملكرد حكومت اسلامي با آنها
-
حقوق مدني : حفظ مال و جان و ناموس مردم . حفظ آزادي شخصي مردم .
-
از سيرة علي عليه السّلام با خوارج بدست مي‌آيد كه اسلام جلو اظهار عقيده دستة مخالفِ دولت اسلام را نمي‌گيرد مگر اينكه بخواهند افكارشان را با تهديد و وحشت بر افكار ملّت غالب كنند
-
يكي ديگر از وظائف دولت اسلامي رفع احتياجات ضروري انسانهاست و سه حديث در اين باره
-
اين درست نيست كه بگوئيم در اسلام براي رفع احتياجات حكومت ممكن نيست ماليات وضع نمود و يا بگوئيم زكات براي اين منظور وضع شده است
-
مالياتهائي كه در كتابهاي فقهي ما شديداً مذمّت شده است از قسم مالياتهاي امروز نبوده و بين آنها فرق اساسي مي‌باشد
-
همه جا وضع قانون اساسي بايد بدست كساني انجام گيرد كه قدرتي براي اجراء داشته باشند
-
مطالبي از كتاب درسهاي نهج البلاغه 2( آية الله منتظري)
-
معاوية : كان لعليّ يمينان قطعت احداهما يوم صفين و هو عمّار بن ياسر و قد قطعت الاخري اليوم و هو مالك الاشتر
-
پيغمبر اكرم ائمه را نصب كردند و ايشان در زمان غيبت فقهاء را و از بين آنها اعلم و اتقي و اشجع را
-
مصر از كشورهاي مفتوح العنوة است ، عمرو عاص آنجا را بدون اذن عمر فتح كرد
-
علي عليه السّلام : من نصب نفسه للناس اماما ... معلّم الناس و مؤدّبهم
-
علي عليه السّلام : لا طاعة لمخلوق في معصية الخالق در اين باره روايات زيادي از فريقين وارد شده
-
اينكه مي‌گويند : زبانِ بنده قلم پروردگار است ، صحيح است
-
شعر :وقت خشم و وقت شهوت مرد كو طالب مردي چنينم كو به كو
-
در زمان پهلوي به جاي نام خدا مي‌گفتند به نام خدايگان شاهنشاه آريامهر
-
داستان مالك بن ماعز و اقرار او به زنا و سنگسار شدن او بدستور پيامبر خدا
-
پيامبر اكرم در نشستن طوري بود كه يك تازه وارد كه مي‌آمد پيامبر را نمي‌شناخت و مي‌گفت محمّد كدام است
-
علي عليه السّلام : ان الله فرض علي ائمّه العدل أن يقدّروا انفسهم بضَعَفةِ الناس
-
علي عليه السّلام : و من استبدّ برأيه هلك و من شاور الرجال شاركها في عقولها
-
وزير به نادرشاه : قربان بنده نوكر بادمجان نيستم نوكر شما هستم اگر گفتيد خوب است من هم مي‌گويم خوب است و بالعكس
-
شخصي بر منبر تعريف كسي را كه پاي منبر بود مي‌كرد ، از پاي منبر گفت : جانم مي‌دانم كه دروغ مي‌گوئي ولي بگو كه خوشم مي‌آيد
-
روش خوبي را كه سينه‌هاي ملّت به آن عمل كرده آن را نشكن چون سينه مركز قلب و قلب مركز احساسات است
-
سرمايه‌داران هميشه با هم بند و بست مي‌كنند و براي جنسهايشان بازار سياه درست مي‌كنند
-
حديث از باب از ابواب آداب تجارت
-
از جملة و يكون من وراء حاجتهم ؛ مي‌فهميم كه بايد احتياج و نياز ارتش در درجه اوّل از خراج برآورده شود
-
از خراج ، زن و بچة ارتشي بايد تأمين شوند تا او در جبهة جنگ به فكر ادارة زن و بچة خود نباشد
-
مثال لف و نشر مرتب از شعر فردوسي ... به روز نبرد آن يل ارجمند
-
مطروديّت كساني كه سرمايه دارند و پولهاي خود را در بانك گذاشته و نزول آن را مي‌گيرند
-
روايتي از امام صادق عليه السّلام راجع به مقدارِ كمك كردن به فقير از زكات
-
يكي از سلاطين ايران : ما خاطر همسايه شمالي خودمان را براي چند صد كيلومتر آب شور ، تلخ نمي‌كنيم
-
شصت نفر از ارتش اسلام بر شصت هزار نفر از ارتش روم پيروز شدند
-
دوازده نفر در مقابل دوازده هزار نفر ايستادند تا به آنها كمك رسيد و پيروز شدند
-
معني شُعَب و عُرْف
-
مثل معروف : شكم گرسنه ايمان ندارد
-
و ان أفضل قرة عين الولاة ... معني لغت ولاة و قرة عين
-
رهبر انقلاب : اگر چه با هجوم سه كشور اجنبي رضا شاه رفت ولي مردم از رفتن او خوشحال بودند
-
سه مرحلة قضاوت ابتدائي ، استيناف ، تميز ، از كلام حضرت به مالك اشتر فهميده مي‌شود
-
نهج البلاغه : انّ عملك ليس لك‌بطُعْمة و لكنّه في عنقك امانةٌ
-
مستحبّ است قاضي در اطاق دربسته قضاوت نكند
-
مستحب است قاضي پشت به قبله و طرفين دعوي رو به قبله باشند و هيچ كدام پهلوي قاضي ننشينند
-
حضرت علي عليه السّلام به عمر فرمود : تو در وقتي كه در جاي قضاوت بودي من را به كنيه نبايد صدا بزني به اسم صدا بزن
-
واس بين المسلين بوجهك و منطقك و مجلسك حتي لا يطمع قريبك في حيفك و ...
-
مستحبّات قضاوت در اسلام
-
ثمّ انظر ... في الاسلام المتقدمّة ( دربارة كارمندان دولت هم تعهّد لازم است هم تخصص)
-
حدّي كه از جانب اسلام معيّن شده شكنجه نيست ، و هم چنين دليل داريم كه حاكم شرع مي‌تواند بعضي را تأديب كند
-
تعريف خراج و مقاسمه و فرق بين آن دو
-
سيّاح فرانسوي : در سياحتم به سرزميني برخوردم كه مي‌تواند دويست ميليون نفر را سير كند ، لكن بيست ميليون گرسنه بر روي آن زندگي مي‌كنند و مرادش ايران كه بيست ميليون جمعيّت داشته بوده است
-
دو سوّم اراضي قابل كشت لم يزرع ، هشتاد در صد آبهاي كشور هدر ، بسياري از معادن دست نخورده است
-
چگونگي تملّك ظل السلطان پسر ناصرالدين شاه زمينهاي اطراف اصفهان را
-
افرادي مثل صارم الدوله قبل از اصلاحات ارضي زمينها را فروخته و پولش را به بانكهاي خارجي گذاردند
-
نزول گرفتن از كشاورزسبب فلج شدن كشور مي‌شود
-
استغن عمن شئتَ تكن نظيره و ارغب الي من شئت تكن اسيره
-
چند روايت راجع به كشاورزي كردن حضرت علي ، امام باقر ، امام صادق و حضرت موسي بن جعفر عليهم السّلام
-
كان أميرالمؤمنين علي عليه السّلام يحتطب و يستقي و يكنس و كانت فاطمة تطحن و تعجن و تخبز
-
كان أميرالمؤمنين علي عليه السّلام يقول : مَن وَجَد ماء أو تراباً ثمّ افتقر فأبعدَه الله
-
دولت وقتي با شركتي قراداد مي‌نمايد بايد طوري بنويسد كه شركت نتواند بنفع خود و ضرروي تخلّف نمايد
-
نهج البلاغه : العالم من عَرَف قَدْره و كفي بالمرء جهلاً أن لا يعرف قدره
-
چند جمله از نامه حضرت به مالك اشتر : ثم لا يكن اختيارك اياهم علي فراستك ....
-
تجّار مسلمان ، اسلام را به خيلي از كشورها بردند ضمن تجارت تبليغ اسلام هم ميكردند
-
چند جمله از نامة به مالك اشتر : واعلم مع ذلك ... في غير اسراف معني لغت بيَاعات
-
يا مُصادفُ مجالدة السيوف اهون اليّ من طلب الحلال
-
در قانون اساسي تصويب شد كه تجارت خارجي در اختيار دولت باشد كه بازار سياه براي جنس درست نشود
-
روايتي راجع به عملكرد پيغمبر اكرم صلّي الله عليه وآله با اجناس محتكرين
-
و قسماً من غلات صوافي الاسلام في كلّ بلد معني لغت غلات و صوافي
-
در روايات بسياري آمده كه پيغمبر اكرم صلّي الله عليه وآله وسلّم وقتي صدقه و زكات يك محلّي را مي‌گرفت فقراي آنجا را تأمين مي‌كرد و مازادش را به بيت المال منتقل مي‌نمود ، توضيح علّت اين كار پيغمبر
-
فانّ للاقصي منهم مثل الذي للادني توضيح اين جمله وا ينكه تبعيض بين شهري و روستائي ظلم است
-
و تفقّد امور من لا يصل اليك منهم ممن تقتحمه العيون و تحقره الرجال ، و معني تقحمه العيون
-
و أعط ما أعطيتَ هنيئاً و امنع في اجمالٍ واعذار
-
ثمّ انّ للوالي خاصّة و بطانةً و معني لغت بطانة
-
پيامبر به بني هاشم فرمود : زكات بر من و شما حرام است شما حتي عامل و كارپرداز زكات هم نشويد
-
معني إقطاع و جمله و لا يطمعنَّ منك ... في شرب و توضيح اين جمله
-
فوالله ما غزي قومٌ قطّ في عُقر دارهم الا ذلّْا ما اشتباه كرديم كه مرزها را حفظ نكرديم
-
يكي از اشتباهات بزرگ اين بود كه مرزهاي كشور دو دروازده نداشت و الآن بايد جبران شود
-
گِره، همان قرارداد است كأنّ گره مي‌زنند كه رابطه محفوظ بماند
-
چند جمله از نامة مالك اشتر : فانه ليس من فرائض الله شي‌ء ... و لا تختلنّ عدوّك
-
روايت داريم كه اگر به مال يا ناموس انسان تعدّي كنند حقّ دفاع دارد حتي اگر متعدّي كشته شود
-
نهج الفصاحة : الدّار حَرمٌ فمن دخل عليك حَرَمك فاقتُله
-
مرحوم حاج ميرزا علي شيرازي : روضه خوان بالا منبر از آقائي تعريف مي‌كرد او گفت : مي‌دانم دروغ مي‌گوئي اما خوشم مي‌آيد
-
در رژيم طاغوت مردم فهميدند كه هر چه جنگل و معدن و اموال هست متعلّق به خاندان پهلوي است
-
در روايت است كه : گناهكاري از دست تو در برود بهتر است كه بيگناهي گرفتار شود و روايت آن
-
مطالبي از كتاب مِرآة الرشاد شيخ عبدالله مامقاني
-
بيت از اشعار أبي القيامة ، بيت آخر آن ، و في كلّ شي‌ء له آية تدلّ علي انّه واحد
-
كلام أعرابي براي كشف وجودِ باري تعالي : البعرة تدلّ علي البعير و اثر الاقدام علي المسير
-
واغتنم بُنيّ شبابك قبل هِرَمك و صحتك قبل سقمك ... و حياتك قبل موتك
-
قال صلّي الله عليه وآله لابي ذرّ :كُن علي عمرك أشحّ منك علي درهمك و دينارك
-
و ورد أنّ من افضل الطاعات حفظ الاوقات و أنّ من ضيّع ايّام حرثه ندم ايام حصاده
-
نهج البلاغة : فانه ينادي يوم القيامة : ألا إنّ كلّ حارثٍ مبتلي في حرثه و ... (راجع به تبعيّت از قرآن)
-
و ورد أنّ العاقل من يعمل في يومه لغده قبل أن يخرج الامر من يده
-
دو حديث راجع به سكوت و يك حديث راجع به نحوة فكري كه از عبادت بهتر است
-
راجع به وفات ابراهيم فرزند پيامبر و گريه كردن پيامبر بر او و اعتراض عبدالرحمن بن عوف بگرية حضرت و جواب حضرت به او
-
قد روي عن مولانا الصادق عليه السّلام : انّ عند فناء الصبر الفرج ، و التجربة تشهد بذلك
-
حضرت يوسف عليه السّلام در دو جا براي برآورده شدن حاجتش به غير خدا اعتماد كرد لذا رفع حاجتش بتأخير افتاد
-
پيامبر اكرم و امام سجّاد : رأيتُ الخير كلّه قد اجتمع في قطع الطّمع عمّا في أيدي الناس
-
لا ايمان لمن لاحياء له أنّ اربقا من كُنَّ فيه و كان من قرنه الي قدمه ذنوباً بدّلها الله تعالي حسنات
-
قال رسول الله صلّي الله عليه وآله وسلّم لعدي بن حاتم : انّ الله دفع علی أبيك العذاب الشديد لسخاء نفسه
-
از امام صادق عليه السّلام راجع به معني واقعي زهد در دنيا
-
و بر تو باد به توسّل به پيامبر و آل او چون خدا توبة هيچ پيامبري را قبول نكرد مگر به توسّل به آنها
-
روايتي از امام سجّاد عليه السّلام راجع به خارج شدن پيامبري از نسل حضرت يوسف در وقتي كه از مركب پياده نشد
-
سفارش به اكرام خيار از سادات و اكرام از عاصين از آنها در ظاهر و نهي از عصيان در خلوت
-
داستان بي احترامي احمد بن اسحاق به يكي از سادات و ناراحت شدن امام حسن عسكري از او
-
كسي كه مادرش سيّده است مانند كسي است كه پدرش سيّد است واجب الاكرام است ولي خمس بر او حلال نيست
-
مُرسل حمادبن عيسي از امام كاظم عليه السّلام : راجع به خمس و اينكه كسي كه مادرش سيّده است خمس نمي‌برد
-
يك حديث راجع به فوائد صلة رحم
-
خطبة أميرالمؤمنين عليه السّلام راجع به اينكه مرد ، بي‌نياز از عشيره خود نيست و لزوم رسيدگي به آنها
-
علّت ابتلاي حضرت يعقوب بفراق حضرت يوسف در حديثي از امام صادق عليه السّلام
-
دو حديث راجع به صدقه و فوائد آن
-
خواندن دعاي حضرت يوسف و دعاي حضرت يعقوب در سجده شكر براي بر طرف شدّت
-
دعائي كه جبرئيل به حضرت يعقوب تعليم كرد كه موجب بينائي چشمش و بازگشت فرزندش شد
-
اعتراض عمر به سلمان كه چگونه همة سال را روزه و همه شب را احياء و هر روز يك ختم قرآن مي‌كند و جواب سلمان به او
-
صائمي كه بر برادر مؤمن خود داخل شود و نزد او روزة خود را بخورد بدون اينكه از روزه‌اش به او خبر دهد روزة يكسال برايش نوشته مي‌شود
-
و لا تزعم أنّ القوة بكثرة الاكل بل بجودة الهضم وجودة الهضم مع قلة الطعام دو روايت راجع به نهي از پرخوري
-
نهي از زياد خنديدن و دواي آن و كفارة آن و ممدوح بودن خنده كم كه از حسن خلق مي‌باشد
-
ايّاك و اختيار سوء لنفسك و داستان حضرت يوسف كه خود زندان را اختيار مي‌كرد و مي‌توانست عافيت اختيار كند
-
و ايّاك و تلقين الكذب إنّ نبي يعقوب لم يعلموا انّ الذئب يأكل الانسان حتي لقتّهم أبوهم عليه السّلام
-
تعجّب معصومين از تكبر انسان با اينكه در اوّل نطفه و در آخر جيفة و بين اين دو ظرف غائط است
-
خروج نور نبوّت از صلب حضرت يوسف بجهت پياده نشدن از مركب در مقابل حضرت يعقوب
-
كلام حضرت نوح به سگ كريه المنظر و جواب سگ ولگرد و نادم شد نوح از كلامش لذا چهل سال گريه كرد
-
قال صلّي الله عليه وآله : لا يخلونّ رجلٌ بامراةٍ فانّ ثالثهما الشيطان
-
تعليم شيطان حضرت نوح را به پرهيز از دو خصلت . حسد . حرص
-
راه رفتن حضرت عيسي در آب و فرو رفتن همراهي او در بين راه بخاطر حسد و همطراز دانستن خود را با حضرت عيسي
-
الذين يحملون العرش ... هو الفوز العظيم . ايات تا از سورة غافر
-
سقوط عقاب از اين امّت ببركت پيامبر اكرم بمجرّد ندامت بر گذشته و عزم بر عدم عود در آينده و استغفار
-
كلام أميرالمؤمنين عليه السّلام در ذيل ربّنا و لا تحملّ علينا اصراً ... و بيان اصرهائي كه از اين امّت ببركت پيامبر برداشته شد
-
توبة كسي كه صد نفر را كشته بود بالاخره پذيرفته شد و ملائكه رحمت او را قبض روح كردند
-
بسبب ملاحظة فوائد فقر طيب نفس حاصل مي‌شود رئيس اغنياء قارون بزمين فرو رفت و رئيس فقرا عيسي عليه السّلام با آسمان رفت
-
دو بيت شعر از ابن سينا : نَفس الزمان و فإنّ في احشائه بغضاً لكلّ مبجل و مفضّل
-
دو بيت شعر : عتبتُ علي الدنيا بتقديم ذي جهل و تأخير ذي فضلٍ فأبدت لي العذرا
-
راحتي دنيا و لذّت بزرگ در إعراض از دنياست و ذكر ضررهاي اقبال بدنيا
-
اخباري كه دلالت مي‌كند كه معني ترك دنيا تصوّف و زهد بين مردم نيست بلكه معني آن دل نبستن به دنيا و عدم شوق به لذّتهاي آن است پنج حديث ، راجع به معني واقعي زهد
-
قال أبو عبدالله الله عليه السّلام : من تعلّم العلم و عمل به و علم الله دعي من ملكوت السماوات عظيماً فقيل : تعلّم لله و عمل لله و علم الله
-
اختلاف در معني خيشوم
-
معلّم صالح دين دار با تقوي باشد لذا امام صادق عليه السّلام فرمودند : فلينظر الانسان الي طعامه يعني الي علمه عمّن يأخذه
-
رسول الله صلّي الله عليه وآله وسلّم الآء ثلاثة اب أولدك و ابٌ زوّجك و أبٌ علمك
-
علم بدون عمل وبال است ، تكليف بعمل در حق عالم شديدتر است لذا نساء النبي ثواباً و عقاباً دو برابرند
-
بر تو باد اي فرزندم در آنچه كه نمي‌داني بگفتن لا أدري ، و حديثي از امام صادق راجع به همين مطلب
-
قال عيسي عليه السّلام : لاتحدّثوا الجهّال بالحكمة فتظلموها و لا تمنعوها أهلها فتظلموهم
-
كسي كه هيچ طلب علم نكند مانند بهائم است ، جاهل به تكاليف خود ، قرآن و دعا بر او فقط لقلقة لسان است
-
براي اينكه شيعه بر مصيب اهل بيت زياد گريه كند بايد مصيب در قلب او داخل شود روش ادخال مصيبت در قلب شيعيان
-
اگر به مرتبة عالي از علم رسيدي طلب رياست نكن و ضررهاي رياست طلبي
-
رئيس علمي كه ملتزم به دين باشد ، مال و آبروي او حلال و بهتان بر او مباح و با او معاملة كافر حربي دارند
-
شعر : ديدي كه چه كرد أشرف خر او مظلمه برد و ديگري ضرر
-
حديث أبي و لآ و حنّاط : قال اكتريتُ بغلاً الي قصر ابي هبيرة ذاهباً و آيباً...
-
امام صادق عليه السّلام راجع به قضاوت أبي حنيفه در قضيّة أبي ولاد فرمود : في مثل هذا القضاء و شبهه تحبس السماء ماؤها ..
-
قبل از احاطة تامّه متصدّي فتوي نشو حّتي بعد از احاطة تامّه هم فتوي نده مگر عند الضرورة
-
شعر : فيا ليتُ ما بيني و بينك عامرٌ و بيني و بين العالمين خراب
-
چند حديث راجع به محترم بودن نجف در نزد خداوند و راجع به لزوم زيارت أميرالمؤمنين عليه السّلام
-
اذا اردتُ شراء دارِ أو اجارتها بالفحص الاكيد عن حال الجيران فالجار ثم الدار و حديثي در اين موضوع
-
سفارشي راجع به نحوة تعمير خانه
-
رسول الله صلّي الله عليه وآله : من سعادة المرء الزوجة الصالحة و المسكن الواسع و المركن العني و الولد الصالح
-
و عليك نبيّ اذا أردت ان تجالس احداً أن تلاحظ من تجالس ، فانّ المرأ يُعرف بالجليس
-
في خطبة النبيّ الكريم في غزوة تبوك : خير الامور أوسطها و شرّ الامور مُحْدَثاتها
-
سفارش لقمان به فرزندش به اينكه با آنان كه ياد خدا مي‌كنند مجالست داشته باشد و فوائد اين مجالست
-
أبي الحسن موسي عليه السّلام : انّ محارثة العالم علي المزابل خيرٌ من محارثة الجاهل علي الزّرابي
-
أبوجعفر عليه السّلام : لمجلس أجلسه الي من أثق به أوثق في نفسي من عمل سنةٍ
-
يُكره القرض من مستحدث النعمة عن ابي عبدالله عليه السّلام : لا تخالطوا و لا تعاملوا الامن نشأ في الخير
-
شعر : اضرب وليدك تأديباً علي رشد و لا تقل هو طفلٌ غير محتلم (دو بيت)
-
فرزندم ، اولادت در اوّل بلوغ ازدواج كنند كه با اين كار دين و أبروي آنان مصون مي‌شود و فقر مانع تو نشود اگر اين كار را نكني عاق من هستي و روحم از تو ناراضي باشد